دینادینا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

یادداشت هایی برای دخترم

سلام فرشته ی کوچیکم

1394/2/13 17:40
نویسنده : مامان
190 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته ی کوچیکم.امروز من و تو قدم به هفته ی شانزدهم بارداری گذاشتیم.نمی خوام برات حرفای تلخ بزنم عزیزم ولی برای کسی که تو پانزده هفتگی از حاملگی یکدفعه میون راه از ادامه محروم بشه دیدن هفته ی شانزده یک رؤیای بزرگه! حالا این انتظار تموم شده و من و تو, گل نازم داریم هفته ی شانزده را هم تجربه می کنیم.اونم در کنار یه همسر و بابای مهربون و بی نظیر.

بی صبرانه منتظر رسیدن مهرماهم.فکر می کنم اون موقع شرایط خیلی بهتر شده.اول اینکه مراحل آزمایش غربالگری تموم شده و ما خیالمون از بابت سلامتی پاره ی تنمون راحت شده و می تونیم توی ماه های باقی مونده از بارداری بدون نگرانی و استرس فقط از داشتنت لذت ببریم و خودمون را برای استقبال از فرشته ی آسمونی مون آماده کنیم.دوم اینکه جنسیتت را متوجه میشیم.منی که چهار ماهه با تو همنفسم احساس می کنم یه دختر کوچولوی نازی, همونی که من و بابا مدت هاست از خدا تمنا می کنیم.

دیگه اینکه تا مهر ماه احتمالا این باقی مونده ویار هم رفته و من از اینهمه استفراغ راحت می شم و دوباره می تونم یه زندگی عادی داشته باشم.از پس کارای شخصی خودم بربیام و عصر که بابایی میاد یه خونه مرتب و یه شام آماده داشته باشم.

و دیگه اینکه با ورود به پنج ماهگی شاید تکون خوردنت را احساس کنم و مادر شدنم را بیشتر و بیشتر باور کنم.

نمیدونی مادر شدن چقدر آدم را صبور می کنه, یه مادر نه ماه گلش را همراه داره و این باعث میشه لحظه ای فراموشش نکنه ,در حالی که از دیدن چهره و لمس اون محرومه و فقط باید صبر کنه تا زمان موعود فرا برسه. این انتظار آدم را صبور می کنه.

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)